سلام . دیشب تو کتاب معراج السعاده به مبحث علائم ترقی در مراتب توحید رسیدم که بحث جبر و اختیار رو هم پوشش می داد .
مبحث جبر و اختیار یه مبحث بسیار پیچیده و سخت و در عین حال جذاب و شیرینه .
یادم میاد یکی دو سال پیش یه جورائی توی این مبحث اینقدر دچار آشفتگی و پریشانی شده بودم که واقعا نمی دونستم باید چکار کنم و چطوری این مساله رو واسه خودم حل کنم .
با خودم می گفتم : مگه نمیگن هر چی خواست خدا باشه همون میشه و تو همون تصمیمی رو می گیری که خدا می خواد ؟ خوب پس این چه جور اختیاری که انسان داره ؟ اینکه همون جبره !!!!!!
اینقدر توی این مبحث گرفتار شده بودم که حسابی بهم ریختم . اینقدر از خود خدا کمک خواستم که خودش عنایت کرد و یه مشاور مذهبی پیدا کردم که اون خیلی تونست بهم کمک کنه .
اون می گفت : اگه کل هستی و دنیا رو یه سیستم کامپیوتری تصور کنی و خدا رو مدیر این سیستم بدونی ، اون وقت می تونی یه جورائی این مساله رو واسه خودت توجیه کنی . ایشون می گفتند شما وقتی توی یه کامپیوتر میخوای یه برنامه رو اجرا کنی وقتی روی یه گزینه راست کلیک می کنی ، یه جدول واست باز میشه که توی این جدول آیتمهائی وجود داره که هر کدومشون یه کاری واست انجام میدن . هر کدوم از این آیتمها باز گزینه های جداگانه دیگری دارند که اونا هم یه مسیر خاص دیگه ای رو دنبال می کنندتا نهایتا به یه نقطه انجام و پایانی برسند . بنابراین تو هر کدوم از این مسیرها رو که بری به یه نقطه ای می رسی که که با نقاط پایانی دیگه فرق می کنه . ولی تمام این نقاط در اون سیستم وجود داره و مدیر این سیستم از همه اونها به خوبی اطلاع داره .
بنابراین تمام این مسیرها در حیطه علم خداوند گنجانده شده و اینکه می گن خدا می دونسته که تو چه تصمیمی می گیری یا چه کاری انجام میدی از این نظره که تمام تصمیمات و افعال و اعمال تابعه اون تصمیم ، در حیطه علم خداست و خارج از اون نیست .
البته باید این رو هم در نظر گرفت که علیرغم این انتخاب ، باز هم خیلی از تصمیمات انسان به منصه ظهور و به جای دلخواه نمی رسه که این به نظر من برمیگرده به مبحث حکمت و مصلحت و یا اون چیزی که من تو کتاب معراج السعاده خوندم و الان می نویسم :
علامات ترقی در مراتب توحید ( از کتاب معراج السعاده )
از علامات ترقی در مرتبه توحید ، آن است که آدمی در جمیع امور خود توکل به خدا کند و همه امور خود را به او واگذارد و دیده از همه وسایط بپوشاند . زیرا وقتی دانست که مبدا هر موجودی و منشا هر فعلی ، حق سبحانه و تعالی است ، دیگر در هیچ امری ، ملتفت به غیر او نمی شود . بلکه بیم او از خدا و امیدش به وی و وثوق و اعتمادش بر اوست .
بلند آن سر که او خواهد بلندش
نژند آن دل که او خواهد نژندش
گرت عزت دهد رو ناز می کن
و گرنه چشم حسرت باز می کن
مبادا آنکه او کس را کند خوار
که خوار او شدن کاریست دشوار.........
آنکه او از آسمان باران دهد
هم تواند او ز رحمت نان دهد
ما امانت را ( تعهد ، تکلیف ، مسئولیت و ولایت الهیه ) را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم ، آنها از حمل آن ابا و اظهار ناتوانی کردند و از آن هراس داشتند اما انسان آن را بر دوش کشید . ( احزاب 72 )
پس انسان هم مختار است هم مجبور . اختیار او در امور تکلیفیه و خیرات و شرور ، و اجبار او در غیر اینها از حیات و ممات و عزت و ذلت و بیماری و صحت و شفا و فقر و غنا و امثال اینهاست .
در حدیث مشهور در بحاالانوار وارد شده است که : برای انسان نه جبر مطلق است و نه تفویض و اختیار مطلق . بلکه امریست میان این دو امر : بل امر بین الامرین
شاید مراد از امر بین الامرین
1- قدرت و اختیار مکانی بوده باشد . زیرا انسان اگر چه مختار و قادر باشد ولی اختیارش نیز مانند وجودش خواهد بود که وجود امکانی است . نه وجود صرف است و نه عدم صرف . بلکه وجودی است مشوب به عدم و عدمیست مشوب به وجود .
2- شاید هم مراد قدرت و اختیاری باشد که متوسط و بسته به قدرت و اختیار غیر است . زیرا انسان اگرچه مختار باشد اما اختیار او از دیگریست . و آن دیگری قادر بر سلب اختیارش در عین اختیار است . و شکی نیست که این اختیار ، اگرچه از بی اختیاری بالاتر است ، ولی از اختیار مطلق ، فروتر می باشد .
پس بر هر کس لازم است که در هر امری که برای او نوع اختیاری هست ، اختیار و قدرت خود را به حکم شریعت مقدس فی الجمله به کار برده و در توفیق و اتمام آن از حضرت آفریدگار استمداد نماید و در آنچه از تحت قدرت او بیرون است ، امیدوار به لطف و کرم پروردگار باشد .
البته حق میدم که متن این کتاب یه خورده سنگین و ثقیله . ولی بهرحال خیلی از مواقع خیلی از مشکلات انسان در زمینه فهم و درک اسرار هستی با مطالعه همین کتابها و بحث و بررسیهای پیرو اون حل می شه .
امیدوارم که با نوشتن این پست بتونم به کسانی که به این مبحث علاقه مند هستند و یا شاید شک و تردیدی در زمینه پذیرش این بحث دارند کمکی کرده باشم . البته بسیار بسیار خوشحال خواهم شد که با افراد علاقه مند به چنین بحثهائی مباحثه کنم تا منم خیلی از مسائل و مشکلاتم رو با این بحثها حل کنم .
به امید روزی که عالم کل جهان بعد از خداوند تبارک و تعالی ، مهدی آل محمد ( ع ) ، با قدوم مبارکش ، پایان دهنده کلیه مسائل لاینحل بشری گردد .
در پناه حق
التماس دعا
منتظر نظرات سازنده شما خواهم بود.....
یا علی.......